«سرهنگ ثریا» ی واقعی کیست؟! | این زن شخصیت اصلی فیلم سرهنگ ثریا است
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۸۳۰۷۲
همشهری آنلاین: الناز عباسیان: باید مادر باشی تا بتوانی سالها دربه دری در کشور بیگانه را به جان بخری آن هم فقط برای یک لحظه دیدن فرزند. باید مادر باشی تا بفهمی برای رسیدن به فرزند تحمل گرمای جانفرسا و سرمای استخوانسوز بیابانهای عراق، پشت سیم خاردارهای پادگان اشرف (مقر فرقه تروریستی رجوی) شدنی است؛ حتی اگر ارتش عراق و تانکهای آمریکایی مقابلت صف بکشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
* * ماجرای شما و جدالتان با فرقه رجوی از کجا شروع شد؟
۲۰ سال پیش پسرم که ورزشکار بود برای شرکت در مسابقات آزاد بدنسازی در ترکیه راهی این کشور شد. بعد هم از آنجا به من زنگ زد و گفت میخواهم به آلمان بروم و کار خوبی پیدا کردم. شما را هم پیش خودم میبرم. یک شماره تماس و ایمیل هم داد که اشتباه بود و ما سالها از او بیخبر ماندیم. من همیشه فکر میکردم در آلمان ازدواج کرده و شغل مناسب دارد تا اینکه یک روز یکی از افرادی که از چنگال فرقه تروریستی رجوی فرار کرده بود، در خانه ما آمد و گفت: «پسرت در اشرف است و فقط از من خواست این خبر را به شما بدهم. نگران شما بود.» من تا آن لحظه فکر میکردم پسرم برای زیارت به نجف اشرف رفته و سریع خودم را به عراق رساندم. آنجا ما را به جای نجف بردند پشت در پادگان اشرف و گفتند پسرت اینجاست. دنیا روی سرم خراب شد. تازه فهمیدم چه بلایی سرمان آمده.
* * در کنار شما، خانوادههای دیگر هم بودند؛ عزیزان آنها چطور گرفتار شده بودند؟
اعضای گرفتار چند دستهاند؛ یک عده در زمان جنگ تحمیلی در اردوگاههای عراقی فریب داده شده و جذب سازمان شدند. بعد از عملیات مرصاد، وقتی نیروهای این سازمان ریزش پیدا کرد، صدام ملعون اجازه داد تا سران این سازمان ازجمله ابریشمچی به میان اسرای ایرانی در اردوگاههای عراقی بروند و جوانان ما را فریب داده و شستوشوی مغزی بدهند. یک عده اسیر ایرانی هم به اجبار و زیر شکنجه به سازمان برده شدند. تعداد زیادی هم فریب کاریابیهای این فرقه را خوردند.
در میان ما، خانوادههای جانباز و شهدا زیاد هستند که یکباره از آسمان به زمین خوردند. مادری سراغ دارم که تا سالها بهعنوان خانواده شهید مفقودالاثر شناخته شده و آبرو و اعتباری داشت اما سالها بعد خبر آوردند که پسرش در سازمان اسیر است. ببینید یک مادر چه ضربهای میخورد. هر مادری آرزو دارد پیشرفت و خوشبختی جوانش را ببیند. اما مادران مظلوم و بیگناه از همه جا بیخبر این چنین سرشکسته و شرمنده میشوند.
* * شما سالها شبانهروز، مقابل پادگان اشرف تحصن و سخنرانی کردید؛ نتیجه تحصن و اعتراضهایتان چه بوده؟
چند نتیجه داشت؛ اول اینکه بعد از ۷ماه تحصن و سخنرانی پشت درهای پادگان با بلندگو، افراد زیادی از دست این فرقه فرار کرده و به ما پیوستند. همانها ازجمله آقای پیمان یگانه به ما گفت به کارتان ادامه دهید و صدایتان را به آدمهای داخل پادگان برسانید تا انگیزه فرارشان دوچندان شود. حتی او میگفت رجوی برای اینکه صدای تو از بلندگوها به گوش افراد نرسد، داخل سرویس بهداشتیها هم بلندگو گذاشته و رادیو پخش میکند.
نتیجه بعدی هم زمینهچینی برای اخراج این گروه از عراق بود و بزرگترین ماحصل این تحصن، نشاندادن چهره کثیف و واقعی و غیرانسانی این فرقه به مردم دنیا بود. ما که شناختی نسبت به این افراد نداشتیم همانها که آزاد شدند شرحدادن که چه رفتارهای غیرانسانی داخل گروه صورت میگیرد. در این فرقه از خانواده بهعنوان یک نهاد مخرب یاد میکنند. حق ندارند حرفی از مادر، پدر، همسر و فرزند بزنند. حتی حق ندارند خواب عزیزانشان را ببینند. اگر هم خواب ببینند باید برای آنها تعریف کنند. در این شرایط اما برای خودشان اجازه صادر میکنند تا همه زنها، یک شبه طلاق اجباری داده و به عقد رجوی درآمده و ناموس او شوند. هزاران هزار رفتار غیرانسانی که رهاشدگان از بند رجوی افشاگری کردند.
* * در حال حاضر فعالیتهای شما به کجا رسیده و چه میکنید؟
انجمن «تشکل مادران» را با حضور ۲ هزار نفر راهاندازی کرده و نزدیک به ۱۲ سال است که از مجامع داخلی و بینالمللی پیگیر وضعیت اسیرشدگان در بند رجوی هستیم. من این مسئولیت را قبول کردم و تا آخر نفس کنار مادران دردکشیده هستم. در کنار ما انجمن نجات به مدیریت مهندس خدابنده هم فعال است و حامی افراد آزادشده از بند رجوی است. و حرف آخر اینکه خوشحالیم که بعداز ۴۰ سال اجازه صحبتکردن از درددلهای خانوادههای قربانی این فرقه داده شده تا برای نسل جدید افشاگری کنیم.
در حال حاضر این فرقه با حیلههای جدید بهکار خودش ادامه داده و باز هم جوانان را جذب میکند. این زالوصفتها بهدنبال انتقام از مردم ایران هستند. این فرقه در ایران و بهویژه در میان جوانان خیلی کم شناخته شده است. در ناآرامیهای سال گذشته من خودم شاهد بودم که اغتشاشگران دقیقا همان شعارهایی را میدادند که فرقه رجوی ساخته بود. من به دخترم که ۳۰ ساله است گفتم یقین دارم که این تهدیدها، اغتشاشات و خرابکاریها همه و همه کار فرقه رجوی است چون من چندین سال در پشت در پادگان اشرف با اینها برخورد داشتم و شعارهایی که میدادند برایم آشنا بود. کور خواندند و خدعهشان سال گذشته با شکست روبهرو شد. اما دیدید که عدهای از جوانها فریب آزادیخواهی این حیلهگران را خوردند و پرپر شدند. باید برای این جوانها به طرق مختلف چهره واقعی فرقه معرفی شود. متأسفانه این فرقه توسط دشمنان خارجی ایران تطمیع میشود و پول و امکانات خوبی در اختیارشان هست. از اینرو با وعده پول و دستمزد زیاد سراغ جوانان جویای کار میآیند. این گروهک عروس زشت و کثیفی است که گریم فوقالعاده زیبایی شده و افراد ناآگاه را جذب خودش میکند. اغلب این گروه سراغ کسانی میروند که در خانواده مشکلی پیدا کردند. برای مثال بعد از حادثه هواپیمای اوکراینی، چقدر اینها تلاش کردند خانوادههای قربانیان را به سمت خود بکشانند اما جز یک یا دو مورد نتوانستند.
* * برسیم به فیلم سرهنگ ثریا؛ با آن ارتباط گرفتید؟ بهنظرتان توانسته رنجهای شما را به تصویر بکشد؟
از سازمان سینمای اوج و خانم لیلی عاج تشکر میکنم. خانم عاج برای ساخت فیلم، با ما خانوادهها همکاری تنگاتنگ داشت. باید اتفاقات و تحصن چهارساله خانوادهها در پشت درهای زندان الموتی رجوی را به همان صورت با عکس و فیلم برای این کارگردان شرح کامل میدادیم که این همکاری حدود ۲ سال طول کشید. هرچند فیلم سرهنگ ثریا قطرهای از دریاست ولی باز خدا را شاکریم که خیانت و جنایت رجوی را در حق خانوادهها علیالخصوص مادران دردمند و زجر کشیده به جشنواره سینما و اکران عمومی رسید. سرهنگ ثریا، صدای مظلومیت خانوادههاست. این فیلم جنایت فرقه ملعون رجوی در حق ما مادران در طول ۴۰ سال است که در خفا سوختن و ساختن. خانم عاج واقعا در شرایط اغتشاشات سال گذشته، ریسک بزرگی کردند و این فیلم را ساختند. بعد از ۴۰ سال این نخستین فیلمی بود که به صراحت به ماجرای فریب و اسارت جوانان از طریق فرقه رجوی پرداخته است.
* * با نقش اول فیلم که خانم صامتی هنرنمایی کردند ارتباطی گرفتید؟
خیلی عالی بود. وقتی خانم ژاله صامتی چهره ماندگار سینمای ایران، قرار شد نقش من را بازی کند سراغش رفتم و گفتم این فیلم و نقشی که شما قرار است بازی کنید، نقش سخت و خطرناکی است و ممکن است برای شما ناامنی ایجاد کند. گفت میدانم، من هم یک مادرم و همه خطرها و سختیهای آن را قبول کردم. انصافا هم در این فیلم چنان از جان و دل بازی میکند که من خودم متاثر شده و گریه میکنم.
* * سکانسی بوده که خودتان هم متاثر شوید؟
یک سکانسی برای من خیلی ارزشمند است آن هم جایی که خانم صامتی سوار بر وانت میخواهند بلندگوها را به سمت در جنوب پادگان اشرف ببرد اما در مسیر به سمت او سنگ پرتاب شده و او مجبور میشود از وانت خودش را به زمین پرت کند. از عوامل فیلم شنیدهام در این سکانس، قرار بود برای اینکه خانم صامتی آسیب نبینند روی زمین پتویی بیندازند و با خاک آن را بپوشانند. اما خانم صامتی قبول نکرده و گفتند که اجازه دهید هر طوری که ثریا زمین خورده بازی کنم. واقعا به رسالت این بازیگر باید افتخار کرد که برای نقش خود چه زحمتها در آن شرایط سخت بیابان کشیده است. ناگفته نماند نیروهای این فرقه دستگاههای سنگشکن و نیزه پرتابکن آمریکایی داشتند و آنها به ما حمله میکردند اما ما تا آخرین لحظه حضور آنها درپادگان اشرف پشت در ماندیم و کم نیاوردیم.
* *
زمان اکران فیلم بر ثریا چه گذشت
فیلم «سرهنگ ثریا» به نویسندگی و کارگردانی لیلی عاج و تهیهکنندگی جلیل شعبانی از برگزیدههای چهل و یکمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر در حال اکران است. شخصیت واقعی این فیلم از حس و حالش در لحظه اکران فیلم میگوید: «وقت اکران فیلم، وقتی خانوادههای شهدا را دیدم، خجالت کشیدم. خطاب به این عزیزان گفتم من یک آذریزبان هستم، خانوادهام مومن و مجتهد بوده و وطنپرست هستم. ما اصلا در این وادیها نبوده و نیستیم. پسر جوان من را فریب داده و اسیرش کردند. ما در برابر شما خانوادههای شهدا که اعتبار این مملکت هستید شرمندهایم اما اگر حرفی میزنیم برای این است که میخواهیم جنایات و فساد این فرقه را به گوش همه دنیا بهویژه جوانهای ایرانی برسانیم تا فریب حیلههای آنها را نخورند. آنها هم با من احساس همدردی کردند و گفتند ما در کنار تو هستیم تا رسالتی که شروع کردی را به نتیجه برسانی.»
سرهنگ ثریا؛ نماینده خانوادههای زخمخورده از فرقه
عبداللهی در پاسخ به این سؤال که چرا او را سرهنگ ثریا صدا میکنند؟ میگوید: «من سرهنگ و یا نظامی نیستم. در تمامی مصاحبه هم اعلام کردم که من مادرم و سرهنگ لقبی است که فرماندهان پلیس و ارتش عراق بعد از ۴ سال تحصن در پشت درهای زندان الموتی رجوی در عراق و فعالیتهای شبانهروزی به من دادند. سرهنگ ثریا فقط من نوعی نبوده و نیستم. سرهنگ ثریا، نماینده تمام خانوادههای قربانی فرقه تروریستی رجوی است. افراد زیادی کنار من و پیگیر آزادی فرزندانشان هستند و نباید این حرکت به اسم یک نفر به نام ثریا تمام شود. هدف سرهنگ ثریا، دادخواهی است و از همه رسانهها و مردم درخواست میکنم تا دیر نشده به فریاد فرزندان اسیرمان برسیم.»
کد خبر 806608 برچسبها جشنواره بینالمللی فیلم فجر خبر مهم ژاله صامتیمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: جشنواره بین المللی فیلم فجر خبر مهم ژاله صامتی پادگان اشرف سرهنگ ثریا خانم صامتی خانواده ها پشت درهای فرقه رجوی سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۸۳۰۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نیکا شاکرمی کیست؟ او چگونه از دنیا رفت؟
به گزارش «تابناک»، نیکا شاکرمی متولد ۱۰ مهر ۱۳۸۴ بود که در شهریور ۱۴۰۱ درگذشت. گفته می شود او یکی از معترضهای نوجوان شرکتکننده در اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ایران بوده است که به طرز نا معلوم کشته شده است.
او تا سال قبل از مرگ در فردیس زندگی میکرد و برای تحصیل به تهران مهاجرت کرد. او به هنر علاقه داشت و در تهران در هنرستان تحصیل میکرد.
نحوه مرگ
نیکا شاکرمی ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ در بلوار کشاورز تهران مفقود شد. ۷ مهر ۱۴۰۱ جسد او در کهریزک توسط خانوادهاش شناسایی شد.
دایی مادر مرحوم نیکا شاکرمی میگوید: نظر شخصی بنده این است که سیستمهایی که بهدنبال آشوب در کشورند این نوجوان را در فضای مجازی شناسایی کرده و از پروژه کشتهسازی و تحریک قومیتی استفاده کردهاند.
روایت خبرگزاری تسنیم از مرگ نیکا
خبرگزاری تسنیم در این باره نوشت: 30 شهریور ماه جاری،کشف پیکر بیجان دختر 17سالهای در حیاط خلوت یک خانه در خیابان لبافی چهارراه امیراکرم در منطقه انقلاب، به مرکز فوریتهای پلیسی 110 گزارش داده شد.
با اعلام این خبر، بازپرس ویژه قتل دادسرای ناحیه 27 (امور جرائم جنایی)، تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی و تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی بههمراه متخصصان پزشکی قانونی راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.
تیم جنایی پس از حضور در محل حادثه با جسد دختر 17ساله مجهولالهویه مواجه شدند که بر اثر سقوط از پشتبام خانه مجاور به حیاط خلوت خانه موردنظر فوت کرده بود.
تحقیقات ابتدایی نشان داد کولهپشتی و گوشی موبایل متوفی، روی سکوی پشتبام خانه چهارطبقه مجاور قرار دارد که در ادامه با اقدامات دایره تشخیص هویت پلیس آگاهی و با توجه به اعلام فقدانی خانواده متوفی به پلیس آگاهی، مشخص شد که نام دختر فوتشده "نیکا شاکرمی" است.
تیم جنایی که در جریان تحقیقات متوجه دوربینهای مداربسته خیابان لبافی شده بودند به بازبینی آن پرداخته لحظه به لحظه تردد این دختر جوان را مشاهده کردند که در ادامه مشخص شد متوفی ساعت 22 شب حادثه (29 شهریور ماه) روبهروی خانه موردنظر قرار گرفته و پس از زدن زنگ یکی از واحدها، لحظهای بعد درب باز شده و او وارد ساختمان مذکور شده است.
در ادامه مشخص شد 8 نفر بهعنوان کارگر داخل این ساختمان که کاربری تجاری (تولیدی پوشاک) و مسکونی دارد، حضور داشتند و در پارکینگ در حال استراحت بودند که این 8 مرد در تحقیقات ابتدایی عنوان کردند از طریق همسایهها و حضور مأموران پلیس از این حادثه مطلع شدند و دختر جوان را مشاهده نکردهاند.
بازپرس جنایی پس از دریافت این اطلاعات مهم، به کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی دستور داد این 8 مرد را دستگیر کنند و دوربینهای دیگر واقع در اطراف محل حادثه را مورد بازبینی قرار دهند.
توضیحات سرپرست دادسرای جنایی تهران درباره پرونده نیکا شاکرمی
محمد شهریاری سرپرست دادسرای جنایی استان تهران درباره جزییات پرونده نیکا شاکرمی اظهار کرد: ساعت ۷:۳۰ روز چهارشنبه ۳۰ شهریور ماه، ساکنین ساختمانی در چهار راه امیر اکرم متوجه جسد خانم جوانی در حیاط منزل خود میشوند که بلافاصله موضوع را به کلانتری منطقه اطلاع میدهند. اکیپهای تخصصی صحنه به محل اعزام و متوجه میشوند این خانم از ساختمان مجاور به حیاط این منزل پرتاب شده است.
شهریاری با اشاره به اینکه کوله پشتی این خانم در پشت بام ساختمان مجاور کشف شد، بیان کرد: جسد بلافاصله به عنوان شخص مجهول الهویه به پزشکی قانونی منتقل شد.
سرپرست دادسرای جنایی استان تهران بیان کرد: پزشکی قانونی با دستور مقام قضایی کار کالبدشکافی و اخذ نمونههای سم شناسی و آسیب شناسی را انجام داد.
شهریاری گفت: در آزمایشهای کالبد شکافی و معاینه جسد، آثار شکستگیهای متعدد در ناحیه لگن، سر، اندامهای فوقانی و تحتانی، دستها و پاها و در رفتگی لگن مشاهده شد که نشان میدهد فرد از بلندی پرت شده است. طبق استعلامهای گرفته شده هم مشخص شد فرد به پایین پرتاب شده است.
وی با بیان اینکه در معاینات پزشکی قانونی آثار گلوله و ساچمه در بدن جسد مشاهده نشده است، تصریح کرد: همسایگانی که جسد در آن ساختمان کشف شده اعلام کردند که ساعت ۳ بامداد متوجه صدایی شدهاند اما متوجه سقوط این خانم نشدهاند.
سرپرست دادسرای جنایی استان تهران با بیان اینکه سرانجام هویت جسد با نام نیکا شاکرمی ۱۷ ساله تعیین شد، گفت: ساختمانی که کوله پشتی این خانم در آن کشف شد مراحل ساخت پایانی را طی میکرد و ۲ کارگاه تولید پوشاک در آن فعال است و کارگرانی در ساختمان مشغول کار و نگهبانی بودند.
شهریاری بیان کرد: با بررسی فیلم دوربینهای محل مشخص شد در بامداد روز حادثه خانم نیکا شاکرمی با کوله پشتی همراه وارد ساختمان میشود و زنگی زده نمیشود زیرا ساختمان نیمه کاره بوده و درب با هل دادن باز شده است.
وی افزود: بررسیها نشان داده است منزل خاله خانم شاکرمی در کوچه مجاور این ساختمان و ۲ پلاک بالاتر از محل کشف جسد است. هنوز انگیزه ورود این خانم به ساختمان نیمه کاره مشخص نشده است.
انتشار تصاویر و مستندات جدید از جزئیات پرونده مرگ نیکا شاکرمیرسانههای معاند جمهوری اسلامی ایران به سرکردگی شبکه انگلیسی بیبیسی درباره مرگ نیا شاکرمی دختر ۱۶ سالهای که در ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ جان باخت، اردیبهشت 1403 هیاهوی جدیدی به راه انداخته و با ارایه اطلاعاتی ناقص، غیرموثق و نامستند، ادعاهای جدیدی را مطرح کرده اند تا از این مسیر به حیات از دست رفته جریان ضدانقلاب تنفس مصنوعی بدهند.
در همین راستا، خبرگزاری قوه قضاییه روز پنجشنبه - ۱۳ اردیبهشت - در گزارشی جزئیات و تصاویر بیشتری را درباره مرگ نیکا شاکرمی منتشر کرد؛ در این گزارش آمده است: در پی انتشار گزارش اخیر بیبیسی جهانی و طرح ادعاهای جدید با اسناد جعلی، میزان یک بار دیگر ضمن مرور گزارشهای پیشین؛ برگهایی از این پرونده را مجدد مورد بررسی قرار داده و این بار اسناد جدیدی از مرگ نیکا شاکرمی منتشر میکند زیرا موضوع مرگ نیکا شاکرمی یکی از رویدادهای سال ۱۴۰۱ بود که تاکنون بارها دستمایه ارائه روایتهای ناصحیح و جعلی شده است.
نگاهی به گزارشهای یاد شده با موضوع نیکا شاکرمی در اینترنشنال، بیبیسی و سیانان بهعنوان سردمداران تهیه گزارشهای جعلی از مرگ نیکا شاکرمی واقعیت عجیبی را نشان میدهد؛ همه این گزارشها مدعی استناد به اسناد محرمانه و موثقی هستند که در کنار هم قرار دادن آنها تناقضهای زیادی از ادعاهای مطرح شده نشان میدهد.
واقعیت واضح و آشکار این است که گزارشهای تحقیقی به اصطلاح خبرنگارانی با ادعای دست یافتن به اسناد محرمانه، اسناد پنهان شده یا اسناد بسیار محرمانه بهویژه درباره زنان و دختران ایرانی، رویهای است که با اهداف خاصی از سوی رسانههای غربی صورت میگیرد.
در جدیدترین مورد، سرویس جهانی خبرگزاری بیبیسی گزارشی ظاهرا تحقیقی را با عنوان «اسناد محرمانه در رابطه با مرگ نیکا شاکرمی» منتشر کرده است.
بیبیسی جهانی در این گزارش مدعی شده با بررسی اسناد متعدد ماهها تلاش کرده است تا همه جزئیات مربوط به این پرونده را بررسی کند. با وجود این ادعا، گزارش جدید بیبیسی دارای تناقضهای درونی و حتی تناقضهایی با دیگر به اصطلاح گزارشهای تحقیقی است که دیگر رسانههای ضد ایرانی، درباره نیکا شاکرمی، منتشر کردهاند.
گزارش به اصطلاح تحقیقی بیبیسی جهانی درباره نیکا شاکرمی، نشان داد که این رسانه برخلاف ادعاهای خود و آنچه در رسانهها مطرح میشود، یک رسانه متعهد به حقیقت و واقعیت نیست و به ابتداییترین اصل یک گزارش مستند به منبع و اسناد که همان امکان راستیآزمایی و اعتبارسنجی آنها است، توجهی نداشته و ندارد.
اصل ماجرا چیست؟
در سال ۱۴۰۱ زمانی که ابهاماتی درباره مرگ نیکا شاکرمی مطرح شده بود، گزارشی از سوی قوه قضاییه به همراه اسناد و مدارک مرتبط با پرونده منتشر شد که به استناد تحقیقات پلیسی و قضایی تهیه شده بود.
اکنون و در پی انتشار گزارش اخیر بیبیسی جهانی و طرح ادعاهای جدید با اسناد جعلی، میزان یک بار دیگر ضمن مرور گزارشهای پیشین؛ برگهایی از این پرونده را مجدد مورد بررسی قرار داده و این بار اسناد جدیدی از مرگ نیکا شاکرمی منتشر شده است.
این اسناد شامل عکسهایی از محل پیدا شدن جسد و اطلاعاتی از روند تشکیل پرونده است که پیشتر به دلیل حفظ حریم خصوصی متوفی و خانواده اش منتشر نشده بود، اما با طرح ادعاهای جدید که متاسفانه رد پای برخی اعضای خانواده نیز در آنها مشاهده میشود اسناد معتبر موجود در پرونده منتشر شده و انتظار میرود چنانچه افرادی ادعایی مغایر با اسناد منتشر شده در این گزارش دارند با سند و مدرک معتبر آنها را مطرح نمایند.
ماجرای ادعای رها شدن جسد در اتوبان یادگار امام (ره) چیست؟!
ابتدا به سراغ قاضی شهریاری سرپرست دادسرای جنایی تهران رفتیم و از او درباره مهمترین ادعای مطرح شده پرسیدیم: آیا در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ گزارش پیدا شدن جسد دختری مجهولالهویه یا با هویت مشخص در خیابان تیموری یا حتی یکی از خیابانهای فرعی بزرگراه یادگار امام به دادسرای جنایی اعلام شده بوده است؟
قاضی شهریاری در این باره گفت: در تاریخ مورد اشاره هیچ گزارشی مبنی بر پیدا شدن جسد چه با هویت مشخص و چه مجهولالهویه در خیابان تیموری یا مکانی که مورد اشاره رسانه انگلیسی است به دادسرای جنایی واصل نشد، اما در مورد مرحومه نیکا شاکرمی، در ساعات ابتدایی پس از کشف جسد در سیام شهریور ماه ۱۴۰۱ بازپرس با توجه به حساسیتهای موجود به دلیل روزهای پرالتهاب پس از فوت مهسا امینی، یکی از سرتیمهای پرسابقه و بسیار حاذق را به منظور بررسی حادثه به صحنه اعزام میکند.
قاضی شهریاری درباره مشخصات و ویژگیهای سرتیم صحنه میگوید: این فرد یکی از مجربترین سرتیمهای بررسی صحنه تهران است که ۲۰ سال سابقه خدمت داشته و بیش از ۵ هزار صحنه فوت و جسد را بررسی کرده و گزارش نوشته است.
به گفته سرپرست دادسرای جنایی تهران در تماس اهالی محل با پلیس ۱۱۰ عنوان میشود جسد یک دختر مجهولالهویه در حیاط یک ساختمان افتاده است.
در پی دستور قضایی و حضور سرتیم بررسی صحنه، محل کشف جسد مورد بازرسی قرار میگیرد و در اولین تماس سرتیم بررسی صحنه با بازپرس (تا پیش از رسیدن بازپرس پرونده به محل حادثه) عنوان میشود جسد دختری در حیاط خانه افتاده است و در بررسیهای دقیق از پشت بام مشرف به حیاط مشاهده شد یک عدد کوله پشتی و یک دستگاه گوشی موبایل روی تیرآهن گذاشته شده بود.
همچنین تهسیگارهایی روی پشت بام قابل مشاهده بود که حکایت از سیگار کشیدن متوفیه در پشت بام داشت. محتویات کوله پشتی در حال صورتجلسه شدن است و صحنه تا زمان حضور شما (بازپرس) دست نخواهد خورد.
سرتیم در ادامه میگوید: حدس من این است که متوفیه از ارتفاع سقوط کرده و همین سقوط از ارتفاع منجر به فوت وی شده است.
سرتیم بررسی صحنه در گزارشی که براساس اظهارات اهالی و عوامل کلانتری نوشته اشاره کرده: اهالی واحد همکف ساختمان حدودا ساعت ۵ صبح، صدای مهیبی را شنیده، اما به خیال اینکه گربه است به آن توجه نمیکنند و چند ساعت بعد که به حیاط مراجعه میکنند، متوجه جسد متوفیه میشوند.
در این گزارش، سرتیم بررسی تاکید میکند که اظهارنظر نهایی منوط به نظریه پزشکی قانونی است.
قاضی شهریاری در ادامه میگوید: تحقیقات محلی، تحقیق از افراد ساختمان محل فوت و مجاورین نشان میدهد که در زمان شنیده شدن صدای سقوط هیچگونه صدای درگیری یا مشاجره شنیده نشده بوده است.
این مقام قضایی با بیان اینکه کوله پشتی در محل حادثه قرار داشت و گوشی جایی قرار داده شده بود که تنها با مساعدت آتش نشانی امکان دسترسی به آن فراهم شد، در توضیح صحنه حادثه گفت: گوشی در حالت پرواز قرار داشت و در حال پخش آهنگی خارجی بود.
کار تحقیقات میدانی به همینجا ختم نمیشود. قاضی شهریاری بعد از بالا گرفتن ادعاها در مورد شاکرمی خودش هم سه مرتبه در محل پیدا شدن جسد نیکا حاضر میشود و جوانب مختلف را بررسی میکند، از بررسی دوربینهای مداربسته در محل گرفته تا تحقیقات مفصل از اهالی محل و افرادی که گزارش پیدا شدن جسد را داده بودند.
تا اینجای کار تیم بررسی صحنه و بازپرس با یک جسد مجهولالهویه روبرو هستند. مجهولالهویه به این دلیل که بعدها و پس از شناسایی مرحومه شاکرمی مشخص میشود که وی به دلیل شرکت فعال در آشوبهای آن روزها مدرک شناسایی با خود حمل نمیکرده است.
بر همین اساس از جسد تصویربرداری شده و تصویر آن به اداره آگاهی ارسال و در سامانه فقدان پلیس بارگذاری و سپس جسد برای معاینات دقیقتر به پزشکی قانونی منتقل میشود.
پزشکی قانونی باتوجه به حساسیتهای آن روزها و شایعات متعددی که پیرامون این مرگ مطرح شده بود، بنا به درخواست مقام قضایی مسئله تجاوز را بررسی و با قاطعیت اعلام میکند آثاری دال بر تجاوز مشاهده نشد.
از قاضی شهریاری در مورد روند طی شده پس از پیدا شدن جسد مجهولالهویه میپرسیم. او میگوید برای اولین بار نسرین شاکرمی مادر نیکا در تاریخ چهارم مهرماه ۱۴۰۱ به دادسرا مراجعه کرده و در یک مرقومه کتبی از عدم مراجعت فرزندش به منزل خبر داد.
پس از این مراجعه، شهریاری در نامهای خطاب به اداره چهارم پلیس آگاهی میگوید نسبت به اخذ و پیوست کپی اسناد هویتی فقدانی خانم نیکا شاکرمی اقدام شود.
پس از این موضوع، نسرین شاکرمی ۳ روز مراجعه به مراجع انتظامی را به تاخیر میاندازد تا اینکه در تاریخ ۷ مهر ۱۴۰۱ وی پس از مراجعه به کلانتری فلسطین با توجه به محتویات پرونده و اظهارات انجام شده، به اداره فقدان معرفی میشود.
نسرین شاکرمی در همان روز هفتم مهرماه به همراه برادر خود به اداره فقدان پلیس آگاهی مراجعه کرده و با توجه به عکسهای بارگذاری شده از جسد نیکا که پیش از این مجهولالهویه بوده است او را شناسایی میکند. در اداره آگاهی مشخصات جسد و محل پیدا شدن آن به دایی و مادر نیکا شاکرمی اعلام میشود. در صورتجلسه اولیه که مادر نیکا به دلیل احوالات نامناسب آن را امضا نمیکند از طرف دایی و مادر او عنوان میشود که جسد شناسایی شد. حالا جسد مجهولالهویه سیام شهریور ماه ۱۴۰۱ شناسایی شده است: نیکا شاکرمی.
جسد نیکا شاکرمی در تاریخ نهم مهرماه تحویل خانواده میشود. با توجه به مصاحبههای خاله نیکا و حواشی رسانهای به پا شده در آن روزها، نام نیکا یکی از پرتکرارترین خبرهای فضای مجازی آن روزها بوده است. با این حال پرونده قضایی تشکیل و تحقیقات آغاز شده بود.
آتش شاکرمی (خاله نیکا) یکی از افراد مورد تحقیق قرار گرفته در این پرونده است. در یک مورد از او پرسیده شده با وجود اینکه بالاترین مقام قضایی دادسرای جنایی تهران در تاریخ ۴ مهرماه دستور صریح و مشخص به اداره آگاهی داده است چرا خانواده تا تاریخ هفت مهر به آگاهی مراجعه نکردند که آتش شاکرمی در پاسخ به این سوال میگوید: جوابی ندارم.
چرا جسد نیکا مجهولالهویه بود؟
شهریاری در پاسخ به این سوال و در توضیحات بیشتری میگوید: قبلا اشاره کردم، او به دلیل شرکت فعالانه در آشوبهای سال ۱۴۰۱ هیچ اوراق هویتی با خود حمل نمیکرد. همچنین هیچ سابقه قضایی نداشت، بنابراین در بانک اطلاعاتی ما هیچ تصویر یا سندی از وی وجود نداشت، این موارد نشان میدهد مرحومه در حین و قبل از اغتشاشات هیچگاه دستگیر نشده است. حتی پس از کشف جسد تیم بررسی صحنه از وی اثر انگشت گرفته و در سامانههای مرجع جست و جو میکنند، اما او هیچ سابقه بازداشت، دستگیری و یا پرونده قضایی نداشته است.
رد قاطع ادعای تجاوز
در جریان پرونده، مادر نیکا شاکرمی با توجه به در نظر گرفتن فرضیه قتل، شکایتی مطرح میکند، بازپرس بلافاصله در دستور قضایی مشخص از اداره کل پزشکی قانونی تهران میخواهد در سه مورد اظهار نظر کند.
اداره کل پزشکی قانونی استان تهران در تاریخ دهم آبان ۱۴۰۱ در نامهای به مقام قضایی اعلام میکند: ۱. با توجه به الگو، پراکندگی و شدت صدمات نحوه حدوث با حادثه سقوط مطابقت بیشتری دارد. ۲. در معاینه اعضای بدن، صدمات منطبق بر درگیری یا صدمات دفاعی مشاهده نشده است. ۳. در معاینه ناحیه تناسلی، آثاری مبنی بر تجاوز یا برقراری رابطه جنسی مشهود نبوده است.
با وجود اینکه پیشتر قاضی شهریاری توضیحات مفصلی در مورد اینکه در آن زمان جسدی در محل ادعایی بیبیسی پیدا نشده است داده بود، اما خبرنگار میزان باز هم یک سناریو محتمل را بررسی کرد؛ اینکه جسدی در خیابان تیموری یا هر محلی که مورد ادعای بیبیسی انگلیسی است رها شده و سپس به خانه محل پیدا شدن جسد نیکا منتقل شده باشد.
شهریاری میگوید: این فرضیه اصلا صحت ندارد. ما در همان روزهای اولیه هم فیلم ورود نیکا به ساختمان را منتشر کردیم. نیکا شاکرمی با پای خودش و در ساعت ۰۰.۰۳ بامداد سیام شهریور ماه به ساختمان محل پیدا شدن جسدش وارد شده بود. بررسی دوربینهای مدار بسته به ما نشان داد او با پای خودش به محل مراجعه کرده است و فیلمها هم منتشر شد. حتی یادم میآید مادر نیکا بعدها در مصاحبهای گفته بود این دختر من نیست. ما هنگامی که از دوست نیکا دعوت کرده بودیم تا تحقیقات تکمیل شود، بازپرس فیلم مورد اشاره را به او نشان داده و از او در مورد فرد حاضر در فیلم پرسیده بود، او تایید کرد که فرد حاضر در فیلم نیکا شاکرمی است.
آیا نیکا شاکرمی خودکشی کرده است؟
در گزارش پیشین درباره پرونده نیکا شاکرمی به موضوع خودکشی اشاره شده بود. علاوه بر مکالمات آخر نیکا با مادرش که تصریح بر قصد وی برای خودکشی دارد و اسناد آن قبلا منتشر شده، مکالمه اینستاگرامی او با فروشنده قرص کشنده برنج که معمولا برای خودکشی استفاده میشود نیز، یکی از مواردی بود که در تلفن همراه او وجود داشت و تصاویر آن نیز منتشر شد.
همچنین علاقه نیکا به حضور در ارتفاع که از سوی خاله او نیز تأیید شد و در کنار آن پیشنهاد او به دوستش برای خودکشی از طریق سقوط از ارتفاع، به عنوان مطمئنترین راه خودکشی، دو نکته مهمی بود که در تحقیقات مشخص شد. دوست صمیمی نیکا میگوید او در مورد خودکشی به شیوه سقوط از ارتفاع اعتقاد داشته و عنوان میکرده بهترین راه برای تمام شدن موفقیت آمیز یک خودکشی سقوط از ارتفاع است.
پس از طی روند قانونی پرونده در دادسرا در نهایت بازپرس پرونده با بررسی تمامی قرائن، شواهد، اقاریر، اظهارات، مستندات و ... نسبت به شکایت مادر نیکا شاکرمی مبنی بر قتل دخترش قرار منع تعقیب صادر میکند. با اعتراض خانواده مرحومه پرونده برای بررسی به دادگاه کیفری یک تهران ارجاع میشود و دادگاه هم پس از بررسیهای نهایی و متقن، رای دادسرا را در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۲ عینا تایید میکند و برای فرجامخواهی مهلت ۲۰ روزه تعیین میکند.
با عدم مراجعه خانواده شاکرمی برای فرجامخواهی در دیوان عالی کشور نهایتا پرونده بسته میشود و این بدان معنا است که از نظر دستگاه قضایی، ماجرای تاثر برانگیز مرگ نیکا شاکرمی بعد از بررسیهای گسترده و چند مرحلهای، یک اقدام به خودکشی متاسفانه موفق بوده است.